حرف نیلوفری(بخونین تا بدونین اینجا چه خبره)
سلام به همه عزیزانی که لحظه های دیدار رو لایق نیم نگاهی می دونن
توی این وبلاگ قرار بود از شوق دیدار های امام زمانم گفته بشه و حرفای دلمو به آقا اینجا بنویسم
یه مدت نوشتم ولی یه مدت طولانی وقفه افتاد...
به روز جمعه از سال 90 بود بگمانم.
تصمیم گرفتم هر جمعه یه حدیث از ائمه معصومین علیهم السلام بخصوص امام زمان علیه السلام به لیست دفتر تلفنم بفرستم
یه بهانه ای هست که روایات مرور و یاد آوری بشه هم برای خودم هم برا دوستام که توی لیستم هستند
و تمام دوستام که گاها از دوران راهنمایی و دبیرستان هم بودن و همکارای جدید و قدیمی از سراسر کشور و نیز خانواده و خاندان که همه خانم هستن رو توی گروه جمعه انتخاب کردم و هر روز که دوست جدید پیدا میکنم یا شماره یکی از دوستام یا دخترای خانواده بدستم میرسه بهش اضافه میکنم و ...
و هر جمعه پیام با همین ترکیب که توی وب هست براشون ارسال میکنم
....
الان بعد سه سال هر کدوم از دوستامو می بینم و یا زنگ میزنم کلی خوشحالن و تشکر میکنن که پیام براشون رسیده
نکته ای که برام جالبه اینکه اکثر افرادی که منو می بینن میگن: چقد پیام مناسب حال و روزم بود دقیقا همون حرفی بود که توی اون لحظه بهش احتیاج داشتم
یکی از دوستام میگه هر روز جمعه صبح که بیدار میشم نیت میکنم ببینم روزی امروزم چیه و چه حدیثی برام میاد؟!
یا وقتی از یه ساعتی از روز میگذره بعضی بچه ها تک میزنن یا پیام میدن که منتظر پیام امروز هستم
و بعضی از دوستان برای خودشون گروه تشکیل دادن و برای اد لیست خودشون میفرستن
....
من فقط شرمنده آقا میشم و میگم لطف امام زمانه من هیچ کارم
هر وقت میخام انتخاب کنم به خدا میگم هر چی روزی بنده هات هست به چشم من بیاد و بتونم ارسال کنم
شده برام یه واجب یه وظیفه که هر روز جمعه آقا منو لایق می دونن
و الحمدلله رب العالمین توی هر شرایطی دست منو از حدیث خالی نزاشتن ... توی بیماری، توی شادی، توی غم و غصه، توی سفر، توی کلاس و...
اخر پیامام می نویسم: اللهم کن....
کلمات کلیدی :